اگه میخوایم یه کاری رو درست انجام بدیم قبل از هر چیزی لازمه مفهومش رو بدونیم و خوب درکش کنیم. این طوری صورت مسئله رو درست طرح میکنیم و احتمال این که به نتیجه برسیم خیلی بیشتر میشه. کمپین، لغتیه که تو حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و نظامی استفاده میشه، ولی ما نمیخوایم خیلی درگیر ادبیات این لغت بشیم.
تنها اونقدری که به حوزه بازاریابی مربوط میشه دربارش صحبت میکنیم. بازاریابی دیجیتالی از همه ابزارهای دیجیتال استفاده میکنه و بازاریابی اینترنتی که زیر مجموعه اون هست از مهمترین ابزارها، یعنی فضای اینترنت. در این مقاله تأکید ما بر کمپین بازاریابی اینترنتی هست. تو کمتر از ۱۰ دقیقه به شما میگم که چطور میتونید با خیال راحت به اهداف بازاریابیتون برسید.
لازمه بعضی وقتا، قسمتی از کار رو کمی زودتر از بقیه قسمتها به نتیجه برسونید. برای اینکار لازمه کمی هلش بدید. مثلاً وقتی که میخواید برندتون زودتر شناخته بشه و یا یک فروش موفق رو در زمان کمی کلید بزنید. اینجاست که یک کمپین بازاریابی حساب شده که در راستای اهداف و استراتژیهای شماست،بهکمکتونمیاد.
خوب میدونم خیلی از دوستانی که تازه، کار وبمستری و مدیریت سایت رو شروع کردند با ذوق و شوق، محصولاتشون رو تو سایت عرضه میکنند و از طرفی شروع میکنند به ایجاد ترافیک بیشتر و هر روز قسمت سفارشاتشون رو چک میکنند که ببینن مشتری داشتن یا نه، اما دریغ از حتی یک مشتری! خیلی حال خوبی نیست! به خاطر این، ممکنه محصولشون رو به سایتهای فروش محصولات دیجیتال بسپارند و راضی بشن به پرداخت کمیسیونهای بالا یا حتی اصلاً قید درگیر شدن با سایت رو بزنند و فقط به شبکههای اجتماعی مثل تلگرام و اینستاگرام پناه ببرند که معمولاً تو هیچ کدوم از اونها نتیجه خوبی نمیگیرند. حتا بدتر از همه اینها، ممکنه قید کسب و کار اینترنتی خودشون رو که با هزار امید راه انداختند هم، بزنند!
واقعیتش اینه که بازاریابی یه علمه و راهکارهای خیلی قشنگی برای موفقیت کسب و کارها داره. یکی از این راهکارهای موثر، راه اندازی کمپین بازاریابی است. شاید اولش فکر کنید راه اندازی کمپین کار سختیه و جزئیات زیادی داره اما اونقدرها هم سخت و وقتگیر نیست فقط کافیه مسیرش رو درست و علمی بریم جلو، تا از نتایج جالبش لذت ببریم. اگه بدونید چه نتایجی داره اونوقت دیگه به این چیزا فکر نمیکنید. این راهکار به راحتی فروش محصولتون رو چندین برابر میکنه. میتونم بگم موارد ۳ تا ۱۰ برابری رو به چشم خودم دیدم. منتظرم ببینم از خوندن کامل این مقاله تا چه حد راضی خواهید بود؟!
پایه و اساس بازاریابی شناخت مشتری و نیازهاشه. قراره که بدونیم نیازهای واقعی مشتری چیه، پیشنهادهای مناسبی بهش ارائه کنیم و به خواسته های او گوش بدیم. اینطوری میتونیم رضایتش رو جلب کنیم و انتظار داشته باشیم که ما رو حمایت و به دیگرون معرفی کنه. برای شناخت مشتریانتون لازمه که به سئوالهای زیر جواب بدید و اصطلاحاً با شخصیت یا پرسونای مخاطب آشنا بشید:
نکته مهمی که باید اینجا بگم اینه که وقتی شما کسب و کارتون رو راه میاندازید طبیعیه که اهداف کسب و کار رو مشخص میکنید، بعد تو یه سطح پایینتر، تو پلن بازاریابی هم، اهداف بازاریابی رو مشخص میکنید و دوباره یه سطح پایینتر وقتی میخواید کمپین بازاریابی راه بیاندازید اینجا هم اهداف کمپین رو مشخص میکنید.
قاعده بر اینه که از پایین به بالا همه این اهداف در راستای هم باشند. وقتی میخواید کمپین راه باندازید مشخصه که از قبل مشتریاتون رو تو برنامه کسب و کار و برنامه بازاریابی مشخص کردید و به همه اون سئوالها پاسخ دادید، اما اگه نکردید حتماً این کار رو با دقت زیاد، انجام بدید.
برنامه یک فرایند چند مرحلهای زمانبندی شده و هدفمنده. کمپین بازاریابی هم یک برنامست، برنامهای که قراره یک یک سری مراحل مشخص رو در زمان معینی شروع و در زمان معینی تموم کنه تا به اهداف از قبل تعیین شده برسه.
این اهداف میتونن در ارتباط با آگاهی بیشتر مخاطبان از برند، اعتمادسازی مشتری، اصلاح دیدگاه منفی مشتری و یا فروش باشند. این هدفها باید کاملاً مشخص و کمی باشند. مثلاً اینکه بگیم هدف افزایش فروشه، خیلی کلیه و بجاش باید بگیم هدف افزایش فروش x درصدی از فلان محصول به فلان گروه در این مدته. این طوری بعداً که بخوایم نتایج کمپین رو ارزیابی کنیم و ببینیم که چقدر از اهداف محقق شدن کارمون راحتتر میشه.
چه وقتی که کمپین در حال انجامه و چه زمانی که تمام شده، باید بدونید که چقدر درمسیر اهداف پیش رفتید؟ آیا نتایجی که به دست آوردید به صرفه بودند یا نه؟ این طوری میتونید مسیر رو بهینه کنید و نتایج بهتری در همان کمپین یا کمپینهای دیگه بگیرید. انتخاب معیارها و ابزارهای اندازهگیری کاملاً به اهداف بستگی دارن مثلاً: اگه هدف آگاهی بیشتر مخاطب از برند شماست گوگل آنالیتیکس ابزار مناسبیه و معیارها هم میتونند موارد زیر باشند:
استراتژی راه رسیدن شما به اهدافتون هست. اگه منظور اهداف کسب و کار باشه، استراتژی کسب و کار، اگر اهداف بازاریابی مطرح باشه با استراتژی بازاریابی سروکار دارید. حالا با توجه به بیزنس پلن یا بوم مدل کسب و کار و همچنین مارکتینگ پلن که باید از قبل تهیه کرده باشید، موقع راه اندازی کمپین میدونید که باید در راستای کدوم استراتژی عمل کنید. برای مثال استراتژی بازاریابی شما در کسب و کارتون میتونه استراتژی بازاریابی محتوا، استراتژی بازاریابی ایمیلی و … یا ترکیبی از همه اونها باشه.
وقتی به سئوالات بند ۱ جواب داده و اصطلاحاً پرسونای مخطب رو تشخیص دادین اونوقت باید یک پیام درست براش طراحی کنید و دقیقاً تو محلی که مناسب اوست و اونجا به دنبال محصول شما میگرده قرار بدید. این پیام باید خیلی ساده اما دقیق مشکلات مخاطب خاص شما رو هدف قرار بده و بگه که چه مزیتی براش ایجاد میکنه.
اینجا هم اهداف هستند که به ما میگن چقدر بودجه نیاز داریم. اهداف بزرگ هزینههای بیشتر هم دارند، اما نگران نباشید اگه مراحلی که تو این مقاله میگم رو انجام بدید کمترین هزینه رو پرداخت میکنید و بیشترین نتیجه رو خواهید گرفت. بعد از اینکه مشتریاتون رو شناختید و دونستید چه محصولی به دردشون میخوره و دیگه اینکه هدفهای کمپین رو هم مشخص کردید، حالا دیگه نوشتن برنامه عملیاتی و تخمین هزینهها کار راحتتری میشه.
بیشتر هزینههای شما مربوط به تبلیغات پولی آنلاینه مثل تبلیغات کلیکی گوگل، تبلیغات در صفحه جستجوی گوگل، تبلیغات بنری … وگرنه اگه اصول مقدماتی بازاریابی دیجیتال رو مخصوصاً تو حوزه سئو و تولید محتوا بدونید با کمی تلاش میتونید کارهای کمپین رو خودتون پیش ببرید و در جریان پروژه اول تجربیات خیلی خوبی بدست بیارید. این طوری هزینه ها به شدت پایین میاد و یک کار زیرساختی و با ارزش هم برای سایتتون انجام دادید. شخصاً پیشنهاد میکنم حالا که میخواهید سریعتر نتیجه بگیرید حداقل برای تبلیغات کلیکی هزینه کنید.
کانالهای بازاریابی که میشه برای کمپین استفاده کنید زیادند و لازمه به خاطر محدودیت هزینه، زمان و شاید نداشتن مهارت در همه اونها دست به اولویتبندی بزنید. اما بهتره با همه این کانالها آشنا باشید. از جمله مهمترین اونها میشه به این موارد اشاره کرد: بازاریابی ایمیلی، تبلیغات کلیکی، سئو، تبلیغات در سایتها، فرومها و وبلاگهای دیگران، شبکههای اجتماعی، بازاریابی محتوا، بازاریابی ارجاعی، روابط عمومی اینترنتی و … و بسیاری کانالهای آفلاین مثل رادیو، تلویزیون، تبلیغات چاپی و … که موضوع بازاریابی آنلاین نیستند.
هرکدوم از کانالهای بازاریابی نقاط قوت و محدودیتهای خودشون رو دارند. از یک طرف نمیشه تعداد کانالها رو بالا برد، از طرف دیگه، یک کانال اثربخشی کافی رو نداره، پس بهتره از روشهای ترکیبی استفاده بشه ک اصطلاحاً بهش بازاریابی چند کاناله یا Multi-channel Marketing.
وقتی زمان شروع کمپین رو مشخص میکنید باید حواستون باشه چه زمانی بیشترین اثربخشی رو داره. مثلاً اگه قصد فروش لباس گرم زمستانه رو دارید اسفندماه زمان خوبی برای برگزاری این کمپین در شهری مثل تهران نیست یا اگه لوازم التحریر میفروشید قبل از مهرماه بهترین موقع و بعد از اون دیگه دیره. باید به روزها و دورههای زمانی خاص، شرایط سیاسی، اجتماعی و حتی جوی اهمیت بدید. مثلاً شاید فروش محصولات آموزشی مربوط به کسب و کار، نزدیک خرداد و تیرماه که اکثر جوانها به نوعی درگیر امتحان و کنکور در مقاطع مختلف تحصیلی هستند خیلی مناسب نباشه.
موضوع بعدی در زمانبندی کمپین، مدت زمان آماده سازی قبل از کمپین و طول کمپینه که هر دو خیلی مهماند. مطمئن باشید اگر برای اجرای کمپین محدودیت زمانی قائل نشید هیچ وقت به سرانجام نمیرسه. لازمه که حتماً زمانی رو برای موارد زیر در نظر بگیرید:
برنامه ریزی کمپین بازاریابی تا اندازهای پیچیده است اما هدف ما از برنامه ریزی قبل از اجرای کمپین، کاهش استرس و افزایش موفقیته. بعد از اون دیگه انجام دادن کارها راحتتر میشه. فقط کافی زمان رو تلف نکنید و روی اهدافتون متمرکز باشید. سعی کنید از همه امکانات به صورت یکپارچه و در کنار هم استفاده کنید.
برجسب ها :
کمپین بازاریابی اینترنتی بازاریابی بازاریابی اینترنتی طراحی کمپین نرم افزار CRM نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری نرم افزار ارتباط با مشتری نرم افزار CRM ارزان نرم افزار باشگاه مشتریانکلمه کلیدی :
مراحل طراحی کمپین بازاریابی اینترنتینام نویسنده :شکیبا خلج.الگام